بستر فضای مجازی طی سالهای اخیر به مثابه یک شمشیر دولبه بدل شده؛ بگونهای که بسیاری از کسب و کارها این فضا را بعنوان محل مناسبی برای شروع، تداوم و تبلیغ خود انتخاب کردهاند و ازسوی دیگر این پلتفرمهای مجازی به سان رسانه اصلی برای منتقدان داخلی یا فعالان و مخالفان خارجی درآمدهاند.
این روزها پیام رسانها و شبکههای اجتماعی بیش از گذشته جای خود را در زندگی مردم باز کرده اند؛ بطوریکه براساس آمارها بیش از نیمی از پهنای باند اینترنت کشور را همین ابزارها اشغال کردهاند و این یعنی ابزارهای اطلاعرسانی سنتی جای خود را به آنها دادهاند. کاهش درآمد اپراتورهای تلفن همراه از محل مکالمات صوتی در عین افزایش درآمدهای آنها از طریق فروش بیشتر بستههای اینترنتی نیز شاهد دیگری بر این مدعاست.
تغییر در شیوههای اطلاعرسانی و تنوع کارکرد این شبکهها در کنار روند رو به رشد تمایل افراد به عضویت در آنها و کنار گذاشته شدن شیوههای قدیمی جذب مخاطب موجب شده کشورها حالا نگاه غیر منفعلانه به این فناوریهای جدید داشته باشند و برخی راه تسامح و آزادی اطلاعرسانی مجازی را برگزینند و برخی دیگر با توجه به قوانین خود محدودیتهایی را برای دسترسی مخاطبان این شبکهها بوجود آورند.
در کشور ما هم که طی سالهای اخیر از این روند مستثنی نبوده، بنا بر مصالح خود برخی از همین شبکههای اجتماعی و پیام رسانها به دلیل آنچه که موجب بخطر افتادن منافع ملی میشوند با محدودیت یا قطع کامل دسترسی مواجه شدهاند.
در کشور ما بعلت عملکرد جانبدارانه و یکسویه رسانه ملی و همچنین علیرغم رشد چشمگیر پیام رسانهای داخلی، عضویت در پلتفرمهای خارجی از آنچنان رشدی برخوردار شده است که پای موضوع فیلتر یا عدم فیلتر شبکههای مجازی خارجی به مناظرات انتخابات ریاست جمهوری باز شده و داوطلبان برای جذب آرا وعدههایی را برای سروسامان دادن به رسانههای مجازی میدهند.
نمونه این وعدهها را در مناظرات و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ میتوان دید. جایی که سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور فعلی، گفته بود فیلتر اینستاگرام از همان اتهاماتی است که برخی بخاطر منافعشان به وی میزنند.
وی در مناظرات گفته بود این [اینستاگرام] چیزی است که زمینه کسب و کار مردم است. مردم روی این، درآمد کسب میکنند، آخر کسی محل درآمد مردم را تعطیل میکند؟. من همیشه گفتهام فضای مجازی باید گسترش پیدا کند. من خودم در اینستاگرام صفحه دارم و هر شب نظرات را نگاه میکنم. اما آنچه حالا در عمل میبینیم کسب و کار همان عدهای که او گفته بود آجر شده و مسیر کسب درآمد آنها مسدود شده است.
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که اینستاگرام را میتوان قطب تجارت اجتماعی ایران به حساب آورد. مرکز آمار در گزارش خود آورده که ۶۵ درصد کاربران ایرانی از شبکههای مجازی و پیامرسانها استفاده و ۲۰ درصد آنها (معادل ۱۱میلیون نفر) از طریق شبکههای اجتماعی درآمدزایی میکنند.
در این میان، سهم اینستاگرام از پلتفرمهای مجازی درآمدزا برای ایرانیان حدود ۸۳ درصد است که بعبارتی باعث پیوند خوردن درآمد ۹ میلیون ایرانی به این شبکه اجتماعی میشود. بخش زیادی از این محبوبیت، ناشی از هزینه پایینی است که ایجاد یک کسب و کار در اینستاگرام دارد و باعث میشود فروشنده محصول یا خدمت، از نیاز به اجاره مغازه یا فروشگاه فیزیکی، متحمل شدن هزینههای استهلاک رها شود و با هزینه اولیه بسیار پایین، محصولات خود را در معرض دید میلیونها مشتری بالقوه قرار دهد.
ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز گفته اکنون تعداد ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار کاربر واحدهای مجازی در اینستاگرام فعالیت دارند که این عدد بیش از آمار واحدهای غیرمجازی یا بعبارتی سنتی فعال است. همین آمار البته بطور شفاف بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از نگرانی برای از دست دادن این فضا توسط کاربران به دلایل معیشتی مرتبط است. اهمیت این موضوع تا جایی است که خواسته و ناخواسته ارتزاق تعداد قابل توجهی از خانوادههای ایرانی حالا دیگر به این شبکه اجتماعی گره خورده است.
نتبلاکس، سازمان غیردولتی ناظر بر اینترنت جهانی نیز با اشاره به قطعی شبکههای اجتماعی جهانی باقیمانده در ایران، این رقم را برای خسارت ناشی از قطعی اینترنت اعلام کرده است. ۳۰ شهریور ابتدا اینستاگرام و سپس واتساپ به دستور شورای عالی امنیت کشور برای کاربران ایرانی فیلتر شدند. این شبکهها پس از فیلتر شدن تلگرام، پلتفرمهای دردسترس کسب و کارهای مجازی و فروشگاههای اینترنتی بودند که با توجه به شرایط اقتصادی کشور، بسیاری را برای کسب درآمد در خود جای داده بودند. نتبلاکس اعلام کرده، زیان اقتصادی ناشی از قطعی اینترنت ایران در هر ساعت بیش از یک و نیم میلیون دلار برآورد میشود.
در عین حال بسیاری از مخاطبان و کاربران این شبکهها برای دور زدن فیلترینگ و دسترسی به شبکههای مجازی مسدود شده روشهای گوناگونی را تجربه میکنند که آمارهای شوکهکنندهای از آنها به دست میدهد. استفاده از «شبکه خصوصی مجازی» که با نام اختصاری VPN شناخته میشود این روزها بیشتر از قبل کاربرد دارند. این شبکهها با در اختیار قراردادن سرورهای رایگان مسیری بغیر از مسیرهای موجود داخلی برای دسترسی به شبکه جهانی اینترنت فراهم میکنند که البته خالی از خطر هم نیستند.
در همین زمینه پایگاه خبری اکسیوس نوشت درخواستهای روزانه در ایران برای شبکه خصوصی مجازی (VPN) نسبت به پیش از اعتراضات اخیر ۳۰۰۰ درصد رشد داشته است! سیمون میلیانو مسئول تحقیقات در یکی از سایتهای مطرح در زمینه فیلترشکنها چنین ادعایی را مطرح کرده است.
ازسوی دیگر غلامرضا نوری قزلجه، نماینده مجلس، میگوید: یک عده سودشان در فروش فیلترشکنها و VPN هاست واگر طرح صیانت اجرایی شود، واکنش نشان میدهیم. وی افزوده: شنیده شده است اینستاگرام و برخی از پلتفرمها قرار است کاملا فیلتر شوند، این اخبار خوشحالکننده نیست و امیدوارم چنین اتفاقی رخ ندهد، زیرا این اقدامات جز این که بازار را برای فروش فیلتر شکنها و VPNها باز کند، کاری نمیکند.
نوری قزلجه گفت: تاکنون هم ثابت شده با فیلتر شدنها آن اهدافی که سیاستگذاران در پی آن هستند و تعقیب میکنند، به دست نمیآید و امیدواریم این کار را نکنند. نمیدانم یک عده چه سودی در فیلترشکنها و VPNها دارند که دوست دارند همه چیز فیلتر شود تا فروش داشته باشند؛ نباید این کار را با مردم کرد؛ چراکه به مصحلت نیست. معتقدم اینترنت و شبکههای مجازی باید به حالت قبلی بازگردند و حتیالمقدور آنچه که هست از نظر دسترسی، پهنای باند و سرعت بهتر شود.
مسئولان باید توجه داشته باشند برخوردهای سلبی و قهری با این گونه موارد تنها نارضایتیهای بیشتر را به دنبال خواهد داشت و این روش مناسبی برای همسو شدن با مردم نیست. ایجاد محدودیت، مسدودسازی و از همه مهمتر یکجانبه گرایی و تحمیل عقاید و نظرات یک حزب و جناح خاص خلاف مسیر رشد و توسعه است و دستاوردی جز همین اغتشاشات و اعتراضات نخواهد داشت. پر بیراه نیست اگر بگوئیم دسترسی به شبکه سراسری اینترنت و بویژه شبکههای اجتماعی حالا به جز لاینفک زندگی مردم تبدیل شدهاند و حیات و کسب و کار واقعی عدهای در همین فضای مجازی جاری است.
از رئیسجمهور که اتفاقا رئیس شورای عالی فضای مجازی نیز هست انتظار داریم به وعده خود برای گسترش این فضا بکوشد که هم در کاهش نارضایتیها موثر است و هم رونق را به کسب و کارهای برپایه فضای مجازی برگرداند حتی اگر به مذاق عدهای خوش نیاید.